آنقدر خسته ام که سالها خواب آرامم نخواهد کرد
دنیایی ساخته ام از پیله برای خود
که چنان در آن غرق شده ام
که هیچ صیادی
برای صید من قلاب
نخواهد انداخت،
چه غریبانه
در پیله تنهایی خود
در سکوت خواهم مرد ،
کاش قایق سهراب
برای من جایی داشت
کاش پشت این پیله
همانند دریای سهراب شهری بود ،
من به پروانه شدن نخواهم رسید
همچون بارانی
که از دور شدن آسمان از زمین
خسته شده ودیگر نمیخواهد بیاید ،
من پروانه نخواهم شد
چون که خسته ام
از این همه تب و تاب زمین ،
منم باران خسته از این دنیای بی پایان |